رجبعلی لباف خانیکی باستانشناس و پژوهشگر باستانشناسی در یادداشتی نوشت: کلمه «موزه» از واژه یونانی «mousein» گرفته شده که نام تپهای در آتن بوده و بر روی آن تپه معبدی برای ۹ الهه یا «موز» که با تاریخ و هنر و فرهنگ ارتباط داشتند ساخته شده بود.
موزها فرشتگان اساطیری یونان بودند که وظیفه الهام بخشیدن ذوق و قریحه شاعرانه را به شاعران و هنرمندان روی زمین به عهده داشتند، آنها فرزندان دو خدای یونانی«زئوس» و «نیموزینه» بودند و هر کدام وظیفه خاصی به ترتیب زیر داشتند:
کلیو: الهه تاریخ نویسان
اوترپ: الهه موسیقی
تالی: الهه طنز و کمدی
ملپومن: الهه تراژدی
تریسیکو: الهه غزل و رقص
اورا تو: الهه شعر
پولیمنی: الهه ژست و حرکات
آورانی: الهه اختر شناسی
کالیوپ: الهه فصاحت و بلاغت
امروزه موزه در پیشگاه ملتها از جایگاه رفیعی برخوردارند تا جایی که «شورای بینالمللی موزه» که زیر نظر «یونسکو» فعالیت میکند، در اساسنامه خود موزه را این گونه تعریف کرده است: «موزه مؤسسهای است دائمی و بدون هدف مادی که درهای آن به روی همگان باز است و در خدمت جامعه و پیشرفت آن فعالیت میکند»
در موزههای بزرگی مثل «بریتیش موزیوم» لندن، «لوور» پاریس و «مترو پولیتن» نیویورک تالارها و گالریهای متعددی مملو از آثار واشیای باستانی موجود است که در عصر نا آگاهی و بیخبری متولیان کشورهای عمدتاً آسیایی و آفریقایی از آن کشورها به یغما رفته و در حال حاضر علاوه بر درآمد هنگفتی که برای کشور میزبان به ارمغان میآورند، دستمایه تحقیق و پژوهش درباره گذشته کشورهای صاحب آناشیا و تدوین تاریخ مقلوب و دلخواه خود هستند.
اما در ایران، نخستین موزه در سال ۱۲۹۰ ه. ق به دستور ناصر الدین شاه قاجار با تخریب بخشی از کاخ گلستان ساخته و «اتاق موزه» و سپس «موزه همایونی» نامیده شد.
«اعتماد السلطنه» آن موزه را اینگونه معرفی کرده است: « موزه همایونی» خزینهای است مشحون به جواهر گرانبها و ظرایف و نفایساشیا و آثار جلیله علمیه و مهمات جریمه قدیم و آلات و ادوات متنوعه و مصنوعات ازمنه سالفه و نتایج خیالات حکمای بزرگوار و تماثیل و تصاویر نگارندههای بیمثل و مانند روزگار، پردههای نقاشی کار نقاشهای مشهور و حاصل صنایع کارخانههای معروف و ظروف چینی بسیار ممتاز کار چین و سور و انگلیس و ژاپن و بلور آلات کارخانه ساکس ونیز و سایر کارخانههای معتبر و مسکوکات قدیم با صور سلاطین معظم ایران»
تا این زمان به نظر میرسد در موزه همایونی یا اتاق موزه که به تقلید از موزههای فرنگ و نه با اهداف آنها شکل گرفته، اشیای نفیس و ارزشمند مادی صرف نظر از ارزش تاریخی و معنوی آنها گرد آمده اما از سال ۱۳۰۰ه. ق که قرارداد کاوشهای باستانشناسی بین دولت فرانسه و دربار قاجار امضا شد و یک سال بعد «دیولافوا» در اجرای آن قرارداد کاوش را در «تپه آپادانای شوش» آغاز و تا سال ۱۳۰۴ه. ق توانست بیش از ۵۰۰ تناشیای تاریخی را از دل خاک استخراج و با کمک «ظل السلطان» از بوشهر به بندر مارسی در فرانسه انتقال دهد، صدای معدودی از روشنفکران به اعتراض بلند شد و عملیات متوقف شد اما در سال ۱۳۰۷ ه. ق ناصر الدین شاه برای بار سوم بار سفر فرانسه بست و مورد دلجویی فرانسویان قرار گرفت و در سال ۱۳۱۲ ه. ق به قرارداد ننگین دیگری تن داد که با قتل او اجرایش متوقف شد و این در حالی بود که مردم آگاهتر میشدند و به ارزش آثار واشیای تاریخی بیشتر پی میبردند و دولتمردان را به حفاظت بیشتر آثار وادار میکردند تا اینکه در سال۱۲۹۵ وزارت معارف و صنایع مستظرفه «موزه ملی» را تأسیس کرد و در سال ۱۳۰۹ «موزه هنر وصنایع» تشکیل شد و در سال۱۳۱۲خ «موزه مردمشناسی» و در سال۱۳۱۴خ «موزه آستان قدس رضوی» کار خود را آغاز کردند.
تأسیس «موزه ایران باستان» نقطه عطفی در موزه و موزه داری بود، «آندره گدار» فرانسوی در سال ۱۳۰۸مامور تهیه طرح موزه ایران باستان شد، او طرحی ملهم از طاق کسری تهیه کرد و «حاج عباسقلی معمار باشی» آن را ساخت و «موزه ایران باستان» در سال ۱۳۱۶خ افتتاح فصل جدیدی در امر موزه و موزه داری گشوده شد.
با لغو قرارداد فرانسویها در سال ۱۳۰۹خ با «مظفرالدین شاه» که به آنها اجازه میداد ۶۰ سال در سراسر ایران کاوش کنند، ایرانیان تا حدودی صاحباشیای حاصل از کاوشهای باستانشناسی شدند و باستانشناسان ایرانی هم خود کم کم زمام امور را به دست گرفتند و موزهها یکی بعد از دیگری جان گرفتند و «موزه» در ایران به جایگاه و معنی واقعی خود نزدیک و جایگاه نشانههای«هویت ملی» و «نگاهبان حافظه تاریخی ملت ایران» شد.
انتهای پیام/
نظر شما